جدول جو
جدول جو

معنی کوت آباد - جستجوی لغت در جدول جو

کوت آباد
دهی از دهستان بزچلو است که در بخش وفس شهرستان اراک واقع است و 243 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صِ)
قصبه ای از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز و در 12 هزارگزی جنوب اهواز واقع است و دارای 2500 تن سکنه است. ادارۀ آمار و پاسگاه ژاندارمری و تلفن و تلگراف دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ دِ)
قریه ای است یک فرسنگی میانۀ جنوب و مشرق شیراز شاید این قریه را امیر کچل بیک ذوالقدر که در سال 909 هجری قمری وارد شیراز گردید و مدتی توقف نمود احداث کرده باشد وکچل آباد گفتند یا آنکه مصطفی قلی بیک کچل افشار که مدتی در فارس راتق و فاتق امور دیوانی بود آن را ساخته باشد. (از فارسنامۀ ناصری). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود
لغت نامه دهخدا
(کَ رَ)
دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. جلگه ای و سردسیر است و 180 تن سکنه دارد که از طایفۀ یوسف وند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ گَ)
دهی است از دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 27هزارگزی شمال خاوری قیدار و 6 هزارگزی راه مالرو عمومی با 150تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کُ کِ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش مانۀ شهرستان بجنورد واقع در 4هزارگزی شمال باختری مانه سر راه مالرو عمومی مانه به آقا رحمان با 110تن سکنه. آب آن از رود خانه اترک و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ لَ شَ / شِ)
دهی از دهستان هریس بخش مرکزی شهرستان سراب است و 676 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ تَ)
دهی از دهستان کلخوران است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 284 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان چولایی خانه که در بخش حومه وارداک شهرستان مشهد واقع است و 115 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان چهاربلوک که در بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع است و 910 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان القورات که در بخش حومه شهرستان بیرجند واقع است و 193 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ وَ)
دهی از دهستان شهرستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان با 200 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، حبوب، پنبه، پسته و انگور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ رِ)
کبیرآباد. دهی از دهستان بهنام وسط است که در بخش ورامین شهرستان تهران واقع است و 873 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(کُ هَمْ)
دهی از دهستان ارادان است که در بخش گرمسار شهرستان دماوند واقع است و 1214 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
نام محلی کنار راه سنندج به همدان میان قروه و حاجی آباد، واقع در 98700 گزی سنندج است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ)
دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک. سکنۀ آن 100تن. آب آن از چشمۀ محلی و رود خانه طوره. محصول آن غلات و چغندرقند و انگور است. نام قدیمی این آبادی پنجه علی بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد که در 30هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و17500گزی جنوب باختری راه شوسۀ بوکان به میاندوآب قرار دارد. کوهستانی و هوای آن معتدل و سالم است. دارای 117 تن سکنۀ کرد می باشد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی زراعت، گله داری میباشد و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
دهی است از بخش خواف شهرستان تربت حیدریه که دارای 572 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، پنبه، زیره و کاردستی مردم کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، دارای 200 تن سکنه، آب آن از قنات و محصولش غلات، برنج، خرما و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حِ مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه. واقع در 7500گزی کرمانشاه و یک هزاروپانصدگزی باختر شوسۀ کرمانشاه به طاق بستان. ناحیه ای است واقع در دشت سردسیر و دارای 100 تن سکنه میباشد. از سراب طاق بستان مشروب میشود. محصولش غلات، صیفی، حبوبات، چغندرقند، لبنیات و مختصر میوجات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. تا نزدیکی آبادی اتومبیل میتوان برد. به این ده، قلعۀ حکیم باشی نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کُ رُ کَ)
دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. تپه ماهور و سردسیر است و 120 تن سکنه دارد. از سراب فتح اللهی وزز مشروب می شود. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است و ساکنین از طایفۀحسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان اسحاق آباد که در بخش قدمگاه شهرستان نیشابور واقع است و 293 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان کاغه که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 137 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز که در بخش طیبات شهرستان مشهد واقع است و 341 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین با 464 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، امام زاده دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حومه بخش اشنویه شهرستان ارومیّه، واقع در 4/5 هزارگزی جنوب اشنویه و راه ارابه رو به اشنویه، جلگه، معتدل، مالاریائی، دارای 177تن سکنه، آب آن از قادرچای، محصول آنجا غلات، حبوبات وتوتون، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی جاجیم بافی، راه ارابه رو است و تابستان از راه اشنویه میتوان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
آبادیی نزدیک دریاچۀ ارومیه. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دهی جزء دهستان فراهان سفلی بخش فرمهین شهرستان اراک. واقع در دامنه و سردسیر و دارای 147 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، بنشن، پنبه، کنجد، کرچک و انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان، سکنۀ آن 50 تن. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوب. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حُجْ جَ)
ده کوچکی است از دهستان نیگنان بخش بشرویه سر راه شوسۀ عمومی نیگنان. دامنه و گرم سیر است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دهی است جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک. دارای 318تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، انگور، پنبه، صیفی و شغل اهالی زراعت، گله داری و قالیچه بافی و راهش مالرو است. از ده فرمهین نیز میتوان اتومبیل به این ناحیت برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ)
قصبه ای است قریب به بدلیس در کوه افتاده و طرف مشرق آن گشاده، در طرف غربی اش کوهی بلند و دامنه اش دلپسند، در قدیم شهری آباد بوده شیخ حسن چوپانی آنرا خراب نموده، اکنون قریب هزار باب خانه در آن معمور است و بخوبی آب و هوا مشهور می باشد. (از آنندراج) (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(صِحْ حَ)
دهی جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران 7000گزی جنوب باختر کرج. کنار راه کرج به اشتهارد. سردسیر. سکنه 176 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، بن شن، صیفی، چغندر قند، لبنیات. شغل اهالی زراعت. راه ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(دَ لَ)
لقب شهر ملایر، و دولت آباد نام قریۀ مجاور شهر بوده که امروزه جزو محلات شهر است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش حومه شهرستان نائین، واقع در 24 هزارگزی باختر نائین و ده هزارگزی جنوب شوسۀ نائین به اردستان، جلگه، معتدل، سکنۀ آن 103 تن است، زبان آنان فارسی، آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری نیشابور، منطقه ای است جلگه ای و هوایی گرم دارد، سکنۀ آن 506 تن است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و فارسی سخن میگویند، آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات، و شغل مردم مالداری است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام محله ای است به مغرب سمرقند، و قبر تیمور در مدرسه محمد سلطان نوادۀ تیمور به همان محله، و قبر محمد سلطان نیز به همان مدرسه است، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا